به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه روز بزرگداشت حافظ (20 مهر) عصر چهارشنبه 19 مهر همایشی با عنوان «حافظ در هنر و ادب امروز» با حضور جمعی از چهرههای ادبی و هنری و نیز علاقهمندان خواجه شیراز، با همکاری موسسه دانشنامه فارس، در شهر کتاب مرکزی در تهران برگزار شد.
مهدی حجت، کارشناس رشته معماری در سخنانی با عنوان «حافظ و معماری» گفت: من در طول 30 سال گذشته که سرگرم تدریس مبانی نظری معماری بودهام، دو بار به طور روشن از انفاس قدسیه حافظ استفاده و مطالبی را به دانشجویانم ارائه کردهام.
وی افزود: معمولاً در معماری این سئوال مطرح است که برای اینکه بتوانیم خلاق باشیم، باید یک سری از چیزها را کنار بگذاریم و در واقع بدعت به کار ببریم و کار نو بیافرینیم. بیتردید حافظ شاعری خلاق است، اما به واقع این خلاقیت در کجاست؟ چون وقتی شعر او را بررسی میکنیم، میبینیم که او چه در تعاریف، چه در قوالب، چه در اوزان ابیات از گذشته خود استفاده کرده است.
حجت: در شعر حافظ نوعی رهایی از بندها دیده میشود
حجت سپس گفت: واقعیت این است که خلاقیت مورد بحث همان جوهری است که اگر ما معمارها آن را دریابیم، به ورطه «یا معماری سنتی یا معماری مدرن» نمیافتیم. وقتی حافظ تعابیرش را به کار میبرد، نوعی زندگی را به طرف مقابل خودش هدیه میکند و به نظر من او شاعر زندگی است.
این کارشناس معماری ادامه داد: از طرف دیگر معمار هم لحظات طلایی زندگی را از طریق ترکیبی از معماری به مخاطب خود منتقل میکند. نوآوری حافظ در کیفیتی است که به زندگی ارائه میکند.
وی افزود: در چنین شرایطی ما متخصصین معماری باید به این سئوال پاسخ دهیم که معمار مرده شور است یا معلم؟! خصوصاً الان که معمارها خانههایی میسازند که نمیدانند چه کسانی قرار است از آنها استفاده کنند.
حجت گفت: شعر حافظ نوعی رهایی از بندها و زندانهایی است که انسانها در مقاطع مختلف جغرافیایی و تاریخی در آن گرفتار هستند و معماری هم وقتی معماری است که بتواند مقدار بیشتر از این رهایی در آن باشد.
این کارشناس رشته معماری افزود: علت از بین رفتن یک اثر تعلق مکانی و زمانی است و اثر هر چقدر به سمت حقیقت برود، ماندگاریاش بیشتر میشود و چون حافظ از حقیقت جان انسان سخن میگوید، ماندگار است و معماری هم باید به این حد برسد.
بررسی سپانلو از تاثیر حافظ و شاعره همعصرش «جهان ملک خاتون» بر یکدیگر
در ادامه این برنامه محمدعلی سپانلو در سخنرانی با عنوان «حافظ و جهان ملک خاتون» به تاثیر و تاثری متقابل حافظ و این شاعره همعصر او (جهان ملک خاتون) پذیرفتهاند، پرداخت.
وی با انتقاد از تحقیقاتی که در دو مکتب لندن و برلین درباره ادبیات ایران و به ویژه شاعر بزرگی مانند حافظ صورت گرفته، آنها را تنها معطوف به حواشی زندگی حافظ دانست و گفت: میراث این دو مکتب این بوده که اجازه داده نشده کسانی که اهل ذوق هستند، به زندگی این بزرگان بپردازند.
این شاعر همچنین تاکید کرد: من در نکاتی که امروز ارائه میکنم، مدیون و وامدار پروین دولت آبادی هستم که نه به صورت حرفهای بلکه به صورت ذوقی به بررسی تاثیر و تاثر حافظ و جهان ملک خاتون بر یکدیگر پرداخته است.
سپانلو ابتدا شرحی از زندگی این شاعره همعصر حافظ ارائه کرد و گفت: جهان ملک خاتون زنی بوده از حافظ مسنتر، دختر پادشاه محلی شیراز و خواهرزاده شیخ ابواسحاق از شاهزادگان اینجو. در واقع او میتوانسته یک زندگی در حد شاهزادگان امروز فرانسوی داشته باشد، اما گویا اینگونه نبوده است.
این شاعر اضافه کرد: جهان ملک خاتون در سنین پختگی زن وزیر شیراز بوده و این در حالی است که اشارات زیادی به وزیر شیراز و همسرش در شعر حافظ دیده میشود و در شعر جهان ملک خاتون هم از یک رابطه مثلثی میان حافظ، جهان ملک خاتون و همسرش یاد شده است.
وی گفت: اساساً بسیاری از کلمات «جهان» در شعر حافظ اشاره به جهان ملک خاتون است.
محمدعلی سپانلو افزود: هنوز بسیاری نمیدانند که مصرع اول بیت «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور» از جهان ملک خاتون است و مصرع دوم «کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور» از حافظ است که جواب جهان ملک خاتون را داده است.
در ادامه این برنامه علیرضا محمودی ایرانمهر داستان نویس در یک سخنرانی با عنوان «حافظخوانی کاربردی» گفت: برخی معتقدند ماندگاری ادبیات حاصل کاربرد آن است و در واقع اگر کاربردی باشد، میماند. حافظ هم در طول تاریخ باقی مانده چون کاربرد داشته است و یکی از مصداقهای این کاربرد «فال» است.
وی سپس به قرائت فلش فیکشنهایی ملهم از برخی اشعار حافظ پرداخت.
نظر شما